تو چه ساده ای و من ، چه سخت
تو پرنده ای و من ، درخت
آسمان
همیشه مال توست
ابر ، زیر بال توست !
من ، ولی همیشه گیر كرده ام
تو چه ساده ای و من ، چه سخت
تو پرنده ای و من ، درخت
آسمان
همیشه مال توست
ابر ، زیر بال توست !
من ، ولی همیشه گیر كرده ام
اگر آدم گذاشت اهلی اش کنند ؛
بفهمی، نفهمی ...
خودش را به این خطر انداخته
که کارش به گریه کردن بکشد !
شعله دارم می کشم در تب ، نمی فهمی چرا ؟
تاب بی ماهی ندارد شب ، نمی فهمی چرا ؟
اهل آه و ناله کردن نیستم ، جان من است ...
اینکه هر دم می رسد برلب نمی فهمی چرا ؟
ذوب دارم می شوم هر روز نمی بینی مگر ؟
آب دارم می شوم هرشب نمی فهمی چرا ؟
از کسی نمی پرسند
چه هنگام می تواند خدانگهدار بگوید
از عادات انسانی اش نمی پرسند
از خویشتن اش نمی پرسند
زمانی به ناگاه
باید با آن رو در روی آید
از من خسته شدهای !
میدانم ...
اما کمی صبرکن
همهچیز به پایان خواهد رسید
به پایان خواهد رسید این روشنایی
بیا ای ناجی قلبم بی تو قلب من شکسته
این همون دل شکسته ست که به انتظار نشسته
ای تو تنها خوب دنیا ، بی تو من تنها ترینم
با تو مثل یک ستاره بی تو من خاک زمینم ، بی تو من تنها ترینم
عاشقم، عاشق ترینم بگو که اینو می دونم
حالا که از عشقت دیوونم بگو که با تو می مونم
ای تو تنها خوب دنیا ، بی تو من تنها ترینم
آستین خیس پیراهنم
طعم شور عشق می دهد
گریه کجا بود!
یادت رفته سفر سه روزه ات را !؟
دلتنگی ات، جاده ها را چقدر بارانی کرد!؟
بعد گفتی:
مرد که گریه نمی کند!
رفتم از دست بیا ، تا نفس هست بیا
تا مسیرمون نرفته سمت بن بست بیا
گاه و بی گاه بیا ، با دلم راه بیا
دیگه کوتاهی نکن کمی کوتاه بیا
بی دل و مست با من هم دست
مثل این دل که به لبخند تو پیوست
لب های تـــو
روزهای قرمز تقویم منند !
برای بوسیدن شان
باید همه چیز راتعطیل کرد !
سلام ،
یعنی ؛ دلم برایت تنگ شده بود
-سلام ،
یعنی ؛ من هم همینطور
-امروز هوا خیلی سرد شده ،
یعنی ؛ دیروز نبودی
-شاید بارون بیاد،
یعنی ؛ امروز هستم، نگاهم کن
-شعری رو که خواستی پیدا کردم ،
یعنی ؛ دیروز همهاش به فکر تو بودم
تعداد صفحات : 15