وقتی تصمیم گرفتی بروی ...
باید جایی باشد
که دل ات نیاید برگردی !
باید جایی باشد
که راه برگشت را بلد نباشی!
بی برو برگرد
باید احساس خوشبختی کنی
چون آدم ها خسته که می شوند می روند ...
سیدحسین دریانی
وقتی تصمیم گرفتی بروی ...
باید جایی باشد
که دل ات نیاید برگردی !
باید جایی باشد
که راه برگشت را بلد نباشی!
بی برو برگرد
باید احساس خوشبختی کنی
چون آدم ها خسته که می شوند می روند ...
سیدحسین دریانی
همین که چمدانت را بر میداری
همه می پرسند
میخواهی کجا بروی ؟
اما وقتی یک عمر تنهایی ...
هیچ کس از تو نمی پرسد کجایی ؟
انگار همین چمدان لعنتی
تمام ترس مردم از سفر است
هیچ کس از تنهایی تو نمی پرسد !
علیرضا اسفندیاری
لب بر لب ات
چنانت
به درخت بچسبانم
به دلتنگى
كه درخت شوى ...
كه رفتن اگر بخواهى، نتوانى !
كه بمانى ...
دوست نداشتم
خبر رفتنت راکسی بفهمد
بغضم را در تنهایی شکستم
مثل قاصدکی که
جای بادبه باران فکر می کرد.
در صدا کردن نام تـــو
یک کجایی ؟ پنهان است ...
یک کاش می بودی !
یک کاش باشی .
یک کاش نمی رفتی !
من نام تو را
حذف به قرینۀ این همه
دلتنگی و پرسش صدا می زنم ...
همیشه گفته ام
چه فرق میکند چقدر فاصله ؟
وقتی رفته باشی...
همیشه گفته ای
رفتن همانقدر دلشوره دارد که ماندن
همیشه گفته ام
هیچکس برای هیچکس نبود
همیشه گفته ای
هیچکس برای هیچکس نماند
ما هم ...