عجب هوایی داری!
هوایت که به سرم میزند ،
دیگر در هیچ هوایی نمیتوانم نفس بکشم!!
عحب نفس گیر است هوای دور از تو بودن !!!
عجب هوایی داری!
هوایت که به سرم میزند ،
دیگر در هیچ هوایی نمیتوانم نفس بکشم!!
عحب نفس گیر است هوای دور از تو بودن !!!
گفتی چه خبر؟ از تو چه پنهان خبری نیست
در زندگی ام، غیر زمستان خبری نیست
در زندگی ام، بعد تو و خاطره هایت
غیر از غم و اندوه فراوان خبری نیست
انگار نه انگار دل شهر گرفته ست
از بارش بی وقفه ی باران خبری نیست
ای کاش کسی بود که می گفت به یوسف
در مصر به جز حسرت کنعان خبری نیست
حجاب چهره جان میشود غبار تنم
خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم
چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست
روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم
"حافظ"
------------------------------------
حجاب چهره جان میشود غبار تنم
خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم
چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست
روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم
عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم
دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم
چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس
که در سراچه ترکیب تخته بند تنم
اگر ز خون دلم بوی شوق میآید
عجب مدار که همدرد نافه ختنم
طراز پیرهن زرکشم مبین چون شمع
که سوزهاست نهانی درون پیرهنم
بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار
که با وجود تو کس نشنود ز من که منم
"حافظ"
دلتنگی
اسم این خیابان لعنتی است
وقتی اینهمه از آن عبور می کنی
اما هیچ کدام شان
"تو" نیستی...!!
"میلاد کاشانی"
محبوبم!
گاه بی دلیل می نویسم؛ روزنامه می خوانم و یا عکاسی می کنم!
بی دلیل می خوابم، بیدار می شوم، به اداره می روم و خرید می کنم!
بی دلیل چای می نوشم و به هنگام گرسنگی، بی دلیل غذا می خورم.
همه ی کارهایم بی دلیل است ...
مثل گریه کردن و خندیدن
مثل تفریح های شبانه با دوستانم.
مثل رقصیدن حتی
حالا اگر به تو فکر می کنم و دوستت دارم...
بخاطر این است که برای این زنده ماندن های بی دلیل...
دلیل محکمی داشته باشم.
"حمید جدیدی"