خودت هم نمیدانی
چند بار گیسوان بلندت
مرا نجات داده اند !
هر بار که دستم
از دنیا کوتاه میشد ...
آنگونه مست بودم
که از تمام دنیا ، تنها
دلم هوای تـــورا کرده بود .
می گفتم :
این عجیب است
اینقدر ناگهانی دل بستن !
از من که بی تعارف ،
دیریست زین خیل ورشکسته
کسی را در خور دل نهادن پیدا نکرده ام ...
من
ماهی سیاه کوچولویی
هستمکه همهی دریاها و اقیانوس ها
را پشت سر گذاشته ام
دنیا
تنها آنجا زیبا بود که
دوستم داشتی ..
اطلاعات کاربری
آمار سایت